English
Arabic
Turkey
زمان جاری : یکشنبه 13 خرداد 1403 - 8:17 بعد از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم


سلام مهمان گرامي؛
مهمان گرامي، براي مشاهده تالار با امکانات کامل ميبايست از طريق ايــن ليـــنک ثبت نام کنيد


آیا میدانید؟ ایا میدانید :


جذب مدیر فعال.کلیک کنید

کانال ترک گناه و خودسازی در تلگرام
اینستاگرام خودسازی



تعداد بازدید 393
نویسنده پیام
meysam آفلاین




ارسال‌ها : 3612
عضویت: 26 /4 /1391
محل زندگی: ارومیه
سن: 24
تشکرها : 15156
تشکر شده : 9677
كاهش ازدواج يك فاجعه بزرگ اجتماعى...
كاهش ازدواج، و عدم تمايل جوانان به زندگى زناشويى و روى آوردن به زندگى غير طبيعى تجرّد، و يا صحيح تر چيزى كه اصلا نمى توان نام آن را زندگى گذارد، فاجعه بزرگى است براى جهان انسانيّت كه همراه ديگر آثار منفى زندگى ماشينى، دامنگير انسان قرن ما شده است.
كاهش ازدواج تنها از اين نظر فاجعه آور نيست كه به انقراض يا كمبود نسل، مى گرايد، تا گفته شود فعلا - و شايد تا چندين سال ديگر - فكر ما از اين جهت آسوده است، زيرا جهان انسانيّت با كمبود نفرات روبه رو نيست، بلكه شايد ازديّاد جمعيّت در حال حاضر مايه نگرانى باشد (البتّه در كشورهاى غير صنعتى، و نه صنعتى كه جمعيّت كاملا در آنها كنترل شده است)!
بلكه عيب اين موضوع بيشتر از اين نظر است كه افراد مجرّد در واقع از نظر احساس مسئوليّت اجتماعى بسيار عقب هستند، آنها تقريباً به هيچ جامعه اى تعلّق ندارند و به افرادى مى مانند كه در يك فضاى بيكران در حالت بىوزنى در ميان كرات سرگردان باشند!
آنها ممكن است با كمترين چيزى پيوند خود را از آب و خاك خود بريده، فوراً به نقطه ديگرى پرواز كنند، و يا در صورت ناراحتى با زندگى وداع گويند و از آن چشم بپوشند.
آمار انتحار و خودكشى ها به خوبى اين واقعيّت را روشن مى سازد زيرا طبق اين آمار (خودكشى) در ميان افراد مجرّد به درجات از افراد متأهّل بيشتر است.
فرار مغزها بيشتر در ميان افراد مجرّد كه هنوز پيوند زندگى زناشويى با اجتماع كشور خود برقرار نساخته اند ديده مى شود.
بسيارى از جنايتكاران يا مجرّدند يا يك نوع زندگى شبيه به تجرّد دارند. در حقيقت زندگى زناشويى، انسان را از اين كه تنها متعلّق به خودش باشد، و هر آن اراده كرد هر نوع تصميمى درباره خود و آينده خود بگيرد بيرون مى برد، و بر اثر احساس مسئوليّت در برابر جامعه كوچكى كه نامش «خانواده» است از هرگونه تصميم خطرناك و غلط باز مى دارد.
اين «عدم احساس مسئوليّت» و «فقدان پيوند اجتماعى» آثار شوم ديگرى هم دارد كه مهمتر از همه به كار نبستن حدّاكثر نيروها و بسيج نكردن همه قدرت ها در پيشرفت زندگى است، چه اين كه براى اداره زندگى يك نفر آن هم يك نفر كه هر طور بر او بگذرد غمى نيست. به كار بستن نيروى زيادى لازم نمى باشد!
همين موضوع است كه زندگى مجردان را با ركود و تنبلى، و بى تفاوتى، در به دست آوردن امكانات زندگى، و به كار انداختن نبوغ خود، و بى اعتنايى نسبت به حفظ امكاناتى كه به دست آورده اند، مى آميزد.
و نيز به همين دليل است كه بسيارى از كسانى كه در حال تجرّد از اداره زندگى شخص خود عاجزند، و به صورت سربار اجتماع زندگى مى كنند، و افرادى بى اراده و سست و ولنگار به حساب مى آيند، به هنگام شروع زندگى زناشويى، افرادى مصمّم، جدّى، با اراده، پر تحرك و هوشيار از آب در مى آيند اينها همه معجزه احساس مسئوليّت است!

و اين كه در «منابع اسلامى» مى بينيم تأكيد شده «روزى به همراه همسر است» نيز شايد اشاره به همين معنا باشد.
و از اين نظر افراد مجرّد را مى توان به «چادرنشينان خانه بدوش» تشبيه كرد كه، هرگز كوششى براى عمران سرزمين هايى كه موقتاً در آن زندگى دارند و به زودى از آن به جاى ديگر كوچ مى كنند، از خود نشان نمى دهند، و در برابر آن بى تفاوتند.
از نظر اخلاقى افراد مجرّد هرگز يك «انسان كامل» نخواهند بود، زيرا بسيارى از مفاهيم اخلاقى از قبيل وفا، گذشت، جوانمردى، عاطفه، محبّت، فداكارى و حق شناسى بيش از همه جا در محيط خانواده و زندگى مشترك همسران و فرزندان تحقّق مى يابد و كسانى كه از اين زندگى دورند به اين مفاهيم كمتر آشنايى دارند.
درست است كه قبول مسئوليت زندگى مشترك زناشويى، انبوهى از مشكلات و مسئوليّت ها پيش پاى انسان مى گذارد، ولى مگر انسان بدون استقبال از مشكلات و مسئوليّت ها هرگز تكاملى پيدا مى كند؟!

مسأله پاسخ به نياز طبيعى جسم و روح، و واكنش هاى نامطلوب روانى و جسمى كه بر اثر پاسخ نگفتن به اين نياز قطعى و مسلّم پيدا مى شود خود داستان جداگانه اى دارد كه بايد جداگانه از آن سخن گفت.
با توجّه به اين واقعيّات غير قابل انكار، اگر گرايش به «تجرّد» و كاهش روزافزون ازدواج را يك فاجعه اجتماعى بناميم به هيچ وجه اغراق نگفته ايم.
* * *

ولى از طرفى اين سؤال پيش مى آيد كه با اين بن بست ها، و مشكلات طاقت فرسايى كه جوانان در راه اين «وظيفه، طبيعى و اجتماعى» دارند چه بايد كرد؟ آيا با اين زندگى ماشينى و آن همه عوارضش، با اين توقّعات بيجا، با اين اختلاف فكر پدران و مادران و جوانان، با اين وضع تحصيلى و هفت خوان هايش! و با اين وضع تهيّه كار و مشكلاتش، و با اين بى اعتمادى افراد نسبت به يكديگر باز مى توان اين وظيفه بزرگ و مقدّس را به موقع انجام داد؟
اينهاست كه بايد دقيقاً مورد بررسى قرار گيرد و بدون حل آنها، حل نهايى اين معضله اجتماعى ممكن نيست.
نكته اى كه لزوماً در اين جا بايد به آن توجّه شود اين است كه وضع نابسامان كنونى ازدواج و مشكلاتش در واقع چيزى است كه خود ما، و اجتماع ما كه آن هم هيچ مفهومى جز خود ما ندارد، به وجود آورده ايم.
از آسمان بر سر ما نباريده، از زير زمين سر درنياورده ماييم كه بر اثر چشم و هم چشمى ها، ندانم كارى ها، پيش داورى هاى نادرست، محاسبات غلط، و گرفتارى در چنگال يك سلسله عادات و رسوم و تقاليد كوركورانه زيان بخش، اين «بنا» را نهاده ايم.
بنابراين اگر تصميم بگيريم مى توانيم اين وضع را به هم بزنيم، و طرحى نو بيندازيم، طرحى كه بر اساس واقعيّات و مفاهيم اصيل زندگى چيده شده باشد نه بر پايه اوهام و خيالات و تقاليد غلط.
نه بن بستى در كار است، و نه معجزه اى لازم است، و نه كار به جاى محالى كشيده است
اللهم عجل لولیک الفرج و جعلنا من انصاره و اعوانه...
والمستشهدین بین یدیه...

امضای کاربر: meysam
سه شنبه 17 مرداد 1391 - 19:35
نقل قول این ارسال در پاسخ تشکر گزارش این ارسال به یک مدیر





X بستن تبلیغات



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :

[AD]

لینک های ویژه
!function(){ var head = document.getElementsByTagName("head")[0];var script = document.createElement("script");script.type = "text/javascript";script.async=1;script.src = "https://beta.kaprila.com/a/loader.js?rozblog.com" ;head.appendChild(script); }();